[اَ تِ] (ص، اِ) این کلمه در پهلوی اَرتَیشتر بمعنی سپاهی و لشکری است و آن از کلمهء اوستائی رَثَه اِشتَرَه بمعنی رزمیان مأخوذ است. مسعودی «ارتشتاران سالار» (فرمانده سپاهیان) را از مناصب عهد ساسانی یاد کرده است و از جمله سیاوش ارتشتاران سالار است که با سپاهبذ ماهبذ بجانب سرحد رهسپار شد که داخل مذاکرهء صلح شوند. (ایران در زمان ساسانیان کریستن سن ص81).

فرهنگ معین

ارتشتار

(اَ تِ) [ په. ] (ص. اِ.) نظامی، سپاهی، رزمنده. ج. ارتشتاران.

اَرتِشتار، دومین طبقه از طبقات جامعهٔ ایران باستان بود. واژهٔ ارتشتار در اوستا به صورت رتشتار آمده که از دو جزء رته به معنی «گردونه» و شتار از ریشهٔ ستا به معنی «ایستادن» ساخته شده‌است. این نام در منابع مختلف به معنی گردونه‌ران، رزمندهٔ گردونه‌سوار، ایستنده بر گردونه و اسب‌سوار آمده‌است. این واژه در شاهنامهٔ فردوسی به صورت نیساریان آمده‌است. نیساریان ریشهٔ فارسی ندارد و تحریف‌شدهٔ واژهٔ تشتاریان و کوتاه‌شدهٔ کلمهٔ ارتشتاریان است.