[اِ تِ] (ع مص) آلوده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). آلوده شدن بچیزی. (منتهی الارب). || وازده شدن از کاری. (زوزنی). از کاری بازایستادن. (تاج المصادر بیهقی). بازایستادن. || برگردیدن. (منتهی الارب). || بازداشته شدن (از کاری). || اثر گرفتن از رنگ و بوی چیزی. (آنندراج).
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [ertedā] بازایستادن و خودداری کردن از کاری.