[اِ تِ] (ع مص) اشتر بفروختن و به بهای آن دیگری خریدن سود را. فروختن ناقه و ببهای آن دیگری خریدن. (منتهی الارب). || عطا که داده باشی بازستدن. (زوزنی). بخشیده را بازگرفتن. || بازگردانیدن. (زوزنی) (غیاث). واگردانیدن. || بازگشتن. بازگشت. || (اِ) عکس العمل(1) .
(اِ تِ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) بازگشتن. ۲- (اِمص.) بازگشت. ۳- (مص م.) باز - گردانیدن. ۴- (ص.) نیروهای کهنه گرا و مخالف پیشرفت و تمدن.
(اسم مصدر) [عربی] [ertejā] ۱. بازگشتن به حال اول؛ برگشتن. ۲. [مجاز] ضدیت و مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی.
تحجر، کهنهگرایی، محافظهکاری، نوستیزی، واپسگرایی ≠ تجدد، نوگرایی
ارتجاع میتواند به موارد زیر اشاره کند: