[اَ] (ع اِ) جِ رَبْو. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به ربو شود.
[اَ رِبْ با] (ع ص، اِ) جِ ربیب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به ربیب شود.
[اِ] (ع مص) زائد گرفتن از آنچه که داده باشد. || فزون گردانیدن چیزی را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || افزون شدن. افزون شدن بر کسی. || بیزار کردن و ناراحت نمودن. (از اقرب الموارد). || داخل «رُبی»، یعنی زمین مرتفع شدن.
[اُ رَ] (ع ص، اِ) جِ اَریب. (دهار). رجوع به اَریب شود.