(اِ قَ) [ ع. اذاقه ] (مص م.) ۱- چشانیدن. ۲- چیزی آزمودن. ۳- مکافات امری را نمودن.

(اسم مصدر) [عربی: اذاقة] ‹اذاقه› [قدیمی] [ezāqat] چشاندن؛ چشانیدن؛ مزۀ چیزی را به کسی چشاندن.