[اَ دَ] (ع اِ) جِ اَداه. آلت ها. آلات حصول چیزی. (غیاث اللغات). اسباب. دست افزارها : چنانکه ظهور آن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد، اثر این تجربت و ممارست هم ظاهر نشود. (کلیله و دمنه چ 1332 ص 299).
(اَ دَ) [ ع. ] (اِ.) جِ اَدات ؛ آلتها، اسبابها، دست افزارها.
(اسم) [عربی، جمعِ اداة] [adavāt] ۱. = ادات ۲. [قدیمی] موجبات؛ عوامل.
آلات، ابزار، ادات، افزار، وسایل