[اِ] (ع مص) پنج شدن. || خداوند شتران خمس شدن. || پنجم بآب آمدن اشتر. (تاج المصادر بیهقی). || در بیت ذیل سنائی این صورت آمده است و مکسور یا مفتوح بودن همزهء آن نیز معلوم نیست ظاهراً از اصطلاحات تجوید یا نقطه و شکل است :

[اَ] (ع اِ) جِ خُمس. پنج یک ها.

( اَ) [ ع. ] جِ خمس.

( اِ) [ ع. ] (مص.) پنج شدن.

(اسم) [عربی، جمعِ خُمس] [قدیمی] [axmās] = خمس

واژه های نزدیک