[اِ] (ع مص) پنهان گردیدن. نهان گشتن. || پنهان و پوشیده گردانیدن. پوشانیدن. پنهان کردن. || عطا کردن چیزی کسی را یا مالک آن چیز گردانیدن او را. || در دل گرفتن امری را. || کینه ور گردیدن. || داخل شدن. || خمیر کردن عجین را. || اخمار ارض؛ بسیارخَمَر شدن آن. || اَخْمَرَ الشی ءَ؛ گذاشته بیاد داشت ماند آنرا. و در تاج العروس آمده: اَخْمَرَ الشی ءَ؛ اغفله.