[اَ] (اِ) چین و شکنج که بر رو و پیشانی افتد. (بهار عجم). چین پیشانی و ابرو. (غیاث اللغات) :
( اَ) (اِ.) اخمه، آژنگ، ترشرویی، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی. ؛~ ~کسی توی هم بودن (عا.) عبوس بودن، ترشرو بودن.
(اسم) ‹اخمه› [axm] ۱. چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت، یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو میافتد. ۲. ترشرویی. 〈 اخم کردن: (مصدر لازم) چین و شکن انداختن بر پیشانی و ابرو هنگام نارضایتی، عصبانیت، یا فکر کردن. 〈 اخموتخم: [عامیانه] خشم همراه با ترشرویی.
آژنگ، بدخویی، ترشرویی، عبس
اخم یکی از حالتهای صورت است که ناراحتی، خشم، نگرانی، یا ناخوشنودی فرد از یک موضوع را نشان میدهد.اخم در لغت یعنی چین و شکنج که بر رو و پیشانی افتد.
ﺧﺎﻟﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﺤﺪ ﺍﻟﻌﻨﺒﺮﯼ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﭼﻬﺮﻫﺎﯼ ﻋﺒﻮﺱ ﺩﺍﺭﺩ, ﺻﺎﺣﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﻮﺩ.