[اَ] (ترکی، ص مرکب، اِ مرکب)اَختاچی. آخته چی. اَخته چی. میرآخور. طویله دار. مهتر. ستوربان : و دختر دیگر داشت بیان آغانام، او را به امیر سوتای [ موسوتای ] اختاجی دادند. (جامع التواریخ رشیدی).

[اَ] (اِخ) امیر ابوبکر پهلوان لشکر شیخ ابواسحاق. و او در 748 ه . ق. در جنگ با امیر مبارزالدین کشته شد.

(اَ) [ تر. ] (اِمر.) = اختاچی. اخته چی: میرآخور، طویله دار، مهتر، ستوربان.