[اِ] (ع مص) نیازمند گشتن. (زوزنی) (تاج المصادر). نیازمند شدن. حاجتمند شدن. افتقار. فقر. بی چیزی. حاجت. حاجتمندی. حاجتومندی. نیازومندی :

( اِ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) نیازمند شدن، حاجتمند شدن. ۲- (اِمص.) حاجتمندی، نیازمندی. ۳- (اِ.) نیاز، حاجت.

(اسم مصدر) [عربی] [ehtiyāj] نداشتن چیزی که مورد لزوم است؛ حاجت داشتن؛ نیازمند بودن؛ حاجتمندی؛ نیازمندی.

حاجت، نیاز بی‌نوایی، حاجتمندی، فقر، نیازمندی، وسن

روزنامه احتیاج سومین روزنامه ملی و غیردولتی ایران پیش از انقلاب مشروطه بود که انتشارش در سال ۱۲۷۷ آغاز شد. این روزنامه با چاپ سنگی منتشر می‌شد. علی‌قلی خان صفروف بعد از این روزنامه، روزنامهٔ دیگری به نام اقبال منتشر کرد که اولین شماره آن، شمارهٔ هشتم از روزنامه احتیاج بود.

ﻟﻴﻼ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ, ﻧﺸﺎﻧﻪ‏ﻯ ﭘﻨﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺳﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﻭﻳﺎﻫﺎ ﺁﻣﺪﻩ: ﺷﻤﺎ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﻫﺴﺘﻴﺪ: ﺑﺪﺑﺨﺘﻲ ﺷﻤﺎ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺩﻛﺘﺮ ﺩﺍﺭﻳﺪ: ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺘﺎﻥ ﻣﻴﺮﺳﺪ. ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ: ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ. ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﻜﺎﺭ ﺩﺍﺭﻳﺪ: ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ. ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻫﺴﺘﻴﺪ: ﻳﻚ ﺷﺮﺍﻛﺖ ﺍﺯ ﻫﻢ ﭘﺎﺷﻴﺪﻩ ﻣﻴﺸﻮﺩ. ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ: ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩﺍﺭﻧﺪ: ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﺳﺖ.

واژه های نزدیک