[اِ تِ] (ع مص) پرهیز کردن. پرهیزیدن. خویشتن را از چیزی نگاه داشتن. (زوزنی). تحرّز. اجتناب. تحفظ. دوری جستن. خویشتن را بگوشه داشتن. خویشتن داری. گریز. پرهیز :
(اِ تِ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) پرهیز کردن، دوری نمودن. ۲- (اِمص.) خویشتن داری، پرهیز.
(اسم مصدر) [عربی] [ehterāz] ۱. دوری کردن از کسی یا چیزی؛ پرهیز کردن. ۲. [قدیمی] ملاحظه.
ابا، اجتناب، امساک، پرهیز، تحاشی، تحرز، تحفظ، حذر، حزم، خویشتنداری، دوری، کنارهجویی، گریز