[اَ وَ] (ع اِ) تثنیهء اجوف (در حال رفع). دو اجوف. || دو رگ از محدب کبد رسته، یکی صاعد و دیگری نازل. رجوع به اجوف شود. || دو عصب مجوف در دو چشم. || شکم و شرم.