[اَ] (ع اِ) جِ جِسم. تنها و کالبدها. و اکثر استعمال اجرام در لطیف است و اجسام در کثیف : جان ها از وحشت منازل اجسام روی با مرکز خویش نهاد. (ترجمهء تاریخ یمینی).

( اَ ) [ ع. ] (اِ.) جِ جسم ؛ تن‌ها، کالبدها.

(اسم) [عربی، جمعِ جسم] [ajsām] = جسم