[اِتْ تِ] (ع مص) یکی شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). یگانگی داشتن. یگانگی کردن :
(اِ تِّ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) یکی شدن، یگانگی کردن. ۲- (اِمص.) سازگاری، توافق. ۳- اجتماع، وحدت.
(اسم مصدر) [عربی] [ettehād] ۱. یکی شدن؛ یگانگی کردن. ۲. یگانگی داشتن؛ یگانگی؛ همدستی. ۳. (ریاضی) تساویای که یک یا چند متغیر دارد و به ازای همۀ مقادیر متغیرها صدق میکند.
ائتلاف، اتصال، اتفاق، پیوستگی، پیوند، توافق، وحدت، همبستگی، همدستی، همدلی، همراهی، یکدلی، یگانگی، ≠ اختلاف
فدراسيون , واحد راه پيمايي که تقريبا مساوي 4/2 تا 6/4 ميل است , اتحاديه , پيمان , اتحاد , متحد کردن , هم پيمان شدن , گروه ورزشي , اتحاد واتفاق , يگانگي وحدت , اتصال , پيوستگي , پيوند , وصلت , الحاق , اشتراک منافع
اتحاد ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: