[اَ] (اِ) جرقّه. سقط. شَرَر. شرار. شراره. ستارهء آتش. خدرَه. خدرک. کاووس. لَخشه. سونش. لخچه. خُدرَه. اَبلک. ابیزَک. و آن آتش خرد است که از هیمهء سوزان یا اخگر جهد. و آبیز، آییز، آبید، ابید، ابیر، آیژ، آییژ، آبیر و صور دیگر همه مصحف این کلمه اند :
(اَ) (اِ.) جرقه، شراره آتش.
(اسم) ‹آبیز، آییز، آییژ، ابیزک› [قدیمی] [abiz] شرارۀ آتش؛ جرقه: ♦ هست زآهم آتش دوزخ ابیز / نالهای از من ز تندر صد ازیز (منجیک: ۲۳۱).