[اَ بُلْ هَ] (اِخ)(1) پیکری از سنگ برآورده بشکل شیری خفته و سینه و روی آن بصورت آدمی، نزدیک هرم کئوپس بفاصلهء کمی از منف در مصر سخت مهیب و بالای آن هفده گز و درازا سی و نه گز است و چون بدانجا دائماً ریگ این پیکر را می پوشاند تاکنون چندین بار ناگزیر شده اند که آنرا از زیر ریگ بیرون آرند.
[اَ بُلْ هَ] (اِخ) الحمیری. شاعری از عرب معاصر مهدی و رشید عباسی و فضل بن یحیی بن خالدبن برمک. و ابن الندیم گوید او را پنجاه ورقه شعر است. رجوع به کتاب الحیوان جاحظ ج5 ص30 و رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص252 شود.
(~. هُ) [ ع. ] (ص مر.) ۱- ترس آور، هراس انگیز. ۲- یکی از عجایب هفتگانه جهان در مصر.
(اسم) [عربی: ابوالهَول] [مجاز] [abolho[w]l] هرچیز ترسآور و هراسانگیز.
ابوالهول غول افسانهای مصر باستان و اسطورهٔ اودیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بالهای عقاب و دارای سری شبیه سر انسان با پوشش زنان زمان مصر باستان است. این موجود افسانهای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمیشدند میکُشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب میشد. مجسمههای زیادی از این موجود ساخته شده و معروفترین آنها ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخرهای یکپارچه تراشیده شدهاست و ۳۰ متر ارتفاع و ۷۰ متر طول دارد.