[ اَ بُلْ بَ شَ ] (اِخ) کنیت آدم پدر آدمیان. بوالبشر. کنیت مهتر آدم علیه السلام. (مؤید الفضلاء). صفی الله.
[ اَ بُلْ بَ شَ ] (اِخ) کنیت ابن مقفع ساویروس اسقف.
[ اَ بُلْ بَ شَ ] (اِخ) پهلوان بن شهرمزن بن محمد بن بیوراسف الیزدی دجّال کذّاب. و حافظ گوید: زعم انه سمع من شخص لایعرف، بعد السبعین و خمسمأه صحیح البخاری قال اخبرنا الداودی. فانظر الی هذه الوقاحه. صاحب تاج العروس گوید اسم و نسب او را در آخر شرح مصابیح بغوی بخط مؤلف دیدم.
[ اَ بُلْ بَ شَ ] (اِخ) عبدالاَخر. محدث است.
(اسم) [عربی] ‹بوالبشر› [abolbašar] ۱. پدر بشر؛ پدر آدمیان؛ اولین آدم. ۲. کنیۀ حضرت آدم.
آدم بر اساس دومین اسطوره آفرینش در سفر پیدایش در تورات، اولین انسان بود. یهوه او را خلق کرد تا نگهبان باغ عدن باشد اما آدم با وسوسهٔ مار و حوا از میوهٔ درخت معرفت خورد و بینا و آگاه شد؛ پس خدا که میترسید آدم از میوهٔ درخت حیات هم بخورد و جاودان شود، او را به زمین فرستاد. داستان آدم و حوا با یافتههای علمی در تضاد است؛ زیرا نسل بشر به یک زن و شوهر واحد نمیرسد. پیروان ادیان ابراهیمی همچون یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، آدم را اولین انسان محسوب میکنند. داستان او در قرآن نیز روایت شده است.