[اَ رَ] (ع ص، اِ) زیوری از زیورهای اسب. رخش. چپار. (منتهی الارب). ملمع. اسب که نقطه های خرد دارد. (مهذب الاسماء). آنکه بر پوست نقطه های سفید دارد. (دستوراللغهء ادیب نطنزی). اسب که نقطه های سپید دارد مخالف باقی رنگ. اسبی که بر اعضای او نقطه ها باشد مخالف رنگ اعضا. (منتهی الارب). اسبی که نقطهء مخالف رنگ او بر او باشد. (برهان قاطع). اسب که موی سرخ و سیاه و سفید دارد. آنکه رنگ سرخ و سپید درهم آمیخته دارد. مؤنث: بَرْشاء. ج، بُرْش :

[اَ رَ] (اِخ) نام یکی از خوشنویسان خط عرب. (ابن الندیم).

(اَ رَ) [ ع. ] (ص.) ۱- اسبی که در پوستش لکه‌هایی غیر از رنگ اصلی اش وجود داشته باشد. ۲- زیوری از زیورهای اسب.

(صفت) [عربی] [قدیمی] [abraš] ۱. اسبی که خال‌های مخالف رنگ (خصوصاً سرخ و سفید) خود داشته باشد. ۲. [مجاز] رنگارنگ.

اسب اَبرَش معمولاً به رنگ اسبی گفته می‌شود که روی بدن نقطه‌های [درشت] سفیدی بر خلاف رنگ اصلی بدن داشته باشد. این حالت تحت تاثیر چندین ژن است.