[اَ] (ع ص، اِ) جِ بَرّ. نیکان. نیکوکاران. طائعان :

[اِ] (ع مص) غلبه کردن. (زوزنی). غلبه کردن بر کسی. || سوگند راست کردن. || قبول کردن خدای تعالی حج کسی را. || در بیابان سیر کردن. در بیابان نشستن. || بسیارفرزند گردیدن. || بسیار شدن قوم. || بازگردانیدن گوسفند را.

( اَ ) [ ع. ] (اِ.) جِ بر؛ نیکان، نیکوکاران.

(اسم) [عربی، جمعِ بِرّ] [abrār] = بِرّ

[پسر] (عربی) نیکان و نیکوکاران ؛ (در تصوف) عده‌ای از مردان خدا که در مرتبه‌ی بالاتر از ابدال قرار دارند . (عده‌ی آنها را اغلب هفت تن گفته‌اند )