[اِ تِ] (ع مص) بامداد کردن. (زوزنی). بامداد از جای شدن. (تاج المصادر بیهقی). پگاه برخاستن. بامداد از جای رفتن. || اول چیزی دریافتن. بنوبر و اول چیزی دست یافتن. نوباوهء چیزی واگرفتن. (زوزنی). نوباوهء چیزی فراگرفتن. (تاج المصادر بیهقی). به اول چیزی رسیدن. خوردن میوهء اول رسیده را. || نو آوردن چیزی. (صراح). اختراع. || دوشیزگی ببردن. (تاج المصادر بیهقی). || پسر زادن در نخستین بار. || شنودن اول خطبه. دررسیدن آغاز خطبه را.
(اِ تِ) [ ع. ] ۱- (مص ل.)نوآوری. ۲- (اِمص.) اختراع.
(اسم مصدر) [عربی] [ebtekār] آوردن روشی نو؛ انجام دادن کار بیسابقه؛ نوآوری.
ابداع، اختراع، بدعت، نوآوری ذوق، قریحه
ابتکار میتواند به موارد زیر اشاره کند: