[اِ تِ] (ع مص) صرف چیزی را بسیار. بادروزه داشتن جامه یعنی جامه برای کار پوشیدن. دائم بکار داشتن جامه و جز آن. ناپاک و زبون داشتن جامه. || درباختن و نگاه نداشتن چیزی. ضد صیانت. || دویدن اسب.
(اِ تِ) [ ع. ] ۱- (مص م.) بسیار به کار بردن چیزی تا اندازهای که از ارزش آن بکاهد. ۲- (اِمص.) بی ارزشی، پستی.
(اسم مصدر) [عربی] [ebtezāl] ۱. دائم به کار بردن و کهنه کردن چیزی؛ کهنگی. ۲. خوار کردن؛ بیقدری؛ پستی.
بیارزشی، بیقدری، پستی، پیشپاافتادگی
ابتذال , پيش پا افتادگي