[اِ نَ] (ع مص) اِبانه. پیدا کردن. آشکار کردن. روشن کردن. هویدا کردن. || آشکار گفتن. || پیدا شدن. آشکار شدن. هویدا شدن. || پیدائی. ظهور. روشنی. هویدائی. آشکاری. بداهت. || جدا کردن. || بشوی دادن دختر را.
[اِ نَ] (ع اِ) ابانه. دارودسته. ایل و اُبَه.
(اِ نَ) [ ع. ابانه ] = ابانه: ۱- (مص م.) آشکار کردن، واضح ساختن. ۲- (مص ل.) پیدا شدن، ظهور.
(اسم مصدر) [عربی: ابانة] ‹ابانه› [قدیمی] [ebānat] ۱. آشکار کردن؛ واضح ساختن؛ هویدا ساختن. ۲. جدا کردن. ۳. پیدا شدن؛ آشکار شدن.