[تَ] (مص) (از پهلوی آرو، ایستادن، برخاستن، دور شدن) زیب. زین. تقیین. تزیین. تجمیل. تحلیه. توشیح. تزویق. زبرجه. بزیب و زینت مزیّن کردن. تحسین کردن. متحلی کردن. آمودن. زیور کردن. آذین کردن. بگلگونه و غازه کردن :

(تَ) [ په. ] (مص م.) ۱- زینت دادن، زیور کردن. ۲- نظم دادن. ۳- آماده کردن. ۴- قصد کردن. ۵- مجهّز کردن (سپاه). ۶- هماهنگ کردن (موسیقی). ۷- غنی کردن، بی نیاز کردن. ۸- گماشتن، مأمور کردن. ۹- منقش کردن. ۱۰ - آباد کردن، معمور کردن. ۱۱ - برپا کردن، منعقد کردن. ۱۲ - شاد کردن مسرور کردن.

آرایش‌کردن، بزک‌کردن آذین‌بستن، تزیین‌کردن

ﺁﻧﻠﯽ ﺑﻴﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺸﻦ ﺟﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮔﻠﻬﺎﻱ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﻣﻲ ﺁﺭﺍﻳﻴﺪ , ﻧﺸﺎﻧﺔ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻭ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﻴﺒﻬﺎﻱ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻭ ﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩﻱ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﺑﻲ ﺑﺒﻴﻨﺪ , ﺩﻻﻟﺖ ﺑﺮ ﺗﻔﺮﻳﺤﺎﺕ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻲ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﺔ ﭘﺮ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﻗﺒﺮ ﻳﺎ ﺗﺎﺑﻮﺗﻲ ﺑﺎ ﮔﻠﻬﺎﻱ ﺳﻔﻴﺪ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ , ﻧﺸﺎﻧﺔ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮﺩ ﻟﺬﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺔ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻳﺎﻓﺖ. ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻯ ﻛﻪ ﻣﻜﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﻛﺮﺩﻩ‏ﺍﻳﺪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺁﺭﺍﺳﺘﻦ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻫﺴﺘﻴﺪ, ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﻴﺐ‏ﻫﺎﻯ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ‏ﻛﻨﻨﺪﻩ‏ﺍﻯ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﺑﻰ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ, ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻳﻚ ﮔﺮﺩﺵ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﻰ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ.

واژه های نزدیک