بین دیواره های یک عضو یا دو عضو

واقع در ميان ديوارها،ميان ديوارى

فرهنگ لغات عمومي
واقع در میان دیوارها،میان دیواری
فرهنگ لغات عمران و معماري
میان‌دیواری
فرهنگ لغات پزشکي
بین دیواره های یک عضو یا دو عضو

between two or more institutions etc(a)

Synonyms: intermural

Examples: an intermural track meet

Similar: extramural

واژه های نزدیک