فصل مشترک ، رابط ، مدار واسط

سطح مشترک

وجه مشترک

واسط

واسط، میانا

سطح مشترک

 میانجی

فضال ،ميانجي ، وصل کردن از راه‌فاصل .

فاصل ،ميانجى ،وصل کردن از طريق رابط،سطح مشترک ،وجه مشترککامپيوتر : واسطمعمارى : سطح مشترکشيمى : ميانجىعلوم نظامى : دفتر مشترک قسمتها

فرهنگ لغات عمومي
رابط ‎ - ارتباط
فرهنگ لغات رايانه
[رابط] محلی که از طریق آن ارتباط بین دو قسمت برقرار میشود تا بتوانند با یکدیگر کار کنند. در کامپیوتر، رابطهای مختلفی در سطوح متنوع مورد استفاده قرار میگیرند و محدوده آن از رابطهای کاربر قابل رویت که امکان برقراری ارتباط کاربر با برنامه ها را فراهم میسازند تا رابطهای سخت افزاری که بخشهای داخل سیستم کامپیوتر را به هم متصل میسازند و از دید کاربر نیز پنهان هستند، میباشد. رابطهای کاربر از یک طرح گرافیکی، فرمانها، اعلانها و ابزار دیگری تشکیل میشوند که امکان برقراری ارتباط کاربران با برنامه ها را فراهم میسازند. میکرو کامپیوترها سه نوع رابط کاربر اصلی دارند: ‎ O رابط خط فرمان، مانند اعلان ‎ A> یا ‎ C> در ‎ MS-DOS ، که به فرمانهای تایپ شده توسط کاربر پاسخ میدهد. ‎ O رابط منویی، مورد استفاده در بسیاری از برنامه های کاربردی مثل ‎ Lotus 1-2-3 ، که این امکان را برای کاربر فراهم میسازد تا به جای تایپ فرمانها، کلمات فرمانی را با فشردن یک حرف یا کلید جهت دار و یا با اشاره ماوس انتخاب کند. ‎ O رابط گرافیکی، ویژگی اپل مکینتاش و برنامه های پنجره ای، که با ارائه اشکال گرافیکی این امکان را برای کاربر فراهم میسازد تا گزینه های منویی، و همچنین اندازه ، ترکیب و محتویات پنجره ها یا نواحی کاری را کنترل کند. رابطهای سطوح نرم افزاری دیگر آنهایی هستند که امکان کار برنامه ها با سیستم عامل و همچنین امکان برقراری رابطه سیستم عامل با سخت افزار کامپیوتر را فراهم میسازند. در سخت افزار، رابطها قطعاتی هستند که بخشهای سخت افزاری را به کامپیوتر وصل میکنند تا امکان تبادل اطلاعات بین آنها فراهم گردد. به عنوان مثال، رابطهای انتقال داده های استانداردی مانند ‎ RS-232-C و ‎ SCSI وجود دارند که ارتباط بین کامپیوتر، چاپگر، دیسکهای سخت و وسایل دیگر را برقرار میسازند. در استانداردهای شبکه ای و ارتباطاتی مانند مدل ارتباط داخلی سیستمهای باز (‎OSI) ، تنظیمات سخت افزاری و نرم افزاری خاصی با هم به کار میروند تا کل سیستمها و وسایل جانبی آنها بتوانند با هم کار کنند. گرچه مدل ‎ ISO/OSI و تنظیمات مشابه دیگر، رابطهای فیزیکی نیستند اما روشهای برقراری ارتباط سیستمهای مختلف را تعریف میکنند.
فرهنگ لغات الکترونيک
میانجی
فرهنگ لغات عمران و معماري
فصل مشترک
فرهنگ لغات مهندسي شيمي
سطح مشترک
فرهنگ لغات مديريت
دستگاه میانجی
فرهنگ لغات دامپزشکي
عامل ارتباط
فرهنگ لغات پزشکي
مرز بین دو سیستم یا فاز
فرهنگ لغات مهندسي متالورژي
وجه مشترک
فرهنگ لغات مهندسي کشاورزي
سطح فاصل
فرهنگ لغات علوم پايه
سطح مشترک

مهندسی کامپیوتر:
acr interface
واسط ای سی آر
زمین شناسی:
air - fluid interface
سطح تماس هوا سیال
تربیت بدنی:
air-tissue interface area
ناحیۀ مرزی بین بافت – هوا
عمومی :
apple desktop interface
رابط رومیزی اپل
مهندسی کامپیوتر:
apple desktop interface
رابط رومیزی اپل
عمومی :
application program interface
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
مهندسی کامپیوتر:
application program interface
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
مهندسی کامپیوتر:
asynchronous-communications interface adapter (= acia)
آداپتور واسط ارتباطات ناهمگام
مهندسی کامپیوتر:
cassette interface
واسط کاست
برق قدرت و مخابرات:
cathode interface impedance
امپدانس میانجی کاتد
عمومی :
centronics interface
رابط موازی
مهندسی کامپیوتر:
centronics interface
رابط موازی
مهندسی کامپیوتر:
centronics parallel interface
واسط موازی سنترونیکس
مهندسی کامپیوتر:
character-based interface
واسط کاراکتر – بنیاد
مهندسی کامپیوتر:
command interface
واسط فرمان
مهندسی کامپیوتر:
command-driven interface
واسط فرمان – راندنی
مهندسی کامپیوتر:
command-driven user interface
واسط کاربر فرمان – گرداندنی
مهندسی کامپیوتر:
common gateway interface (=cgi)
وتسط راهگشای مشترک
عمومی :
communication interface
میانجی ارتباطی
مهندسی کامپیوتر:
communication interface
میانجی ارتباطی
مهندسی کامپیوتر:
communications interface (= communication interface)
واسط ارتباطات
مهندسی کامپیوتر:
communications interface adapter (= c1a = communication interface adapter)
سازگر واسط ارتباطات
مهندسی کامپیوتر:
communications interface adapter (= c1a = communication interface adapter)
سازگر واسط ارتباطات
عمومی :
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
مهندسی کامپیوتر:
computer interface unit
[واحد رابط کامپیوتری] نگاه کنید به ‎. interface
مهندسی کامپیوتر:
computer peripheral interface
واسط جنبی کامپیوتر
مهندسی کامپیوتر:
computer telephone interface
واسط تلفن کامپیوتر

(chemistry) a surface forming a common boundary between two things (two objects or liquids or chemical phases)(n)

Synonyms: interface

Hyponyms: oil-water interface

Hypernyms: surface

(computer science) a program that controls a display for the user (usually on a computer monitor) and that allows the user to interact with the system(n)

Synonyms: interface user interface

Hyponyms: cli command line interface graphical user interface gui

Hypernyms: computer program computer programme program programme

the overlap where two theories or phenomena affect each other or have links with each other(n)

Synonyms: interface

Hypernyms: convergence intersection overlap

Examples: the interface between chemistry and biology

(computer science) computer circuit consisting of the hardware and associated circuitry that links one device with another (especially a computer and a hard disk drive or other peripherals)(n)

Synonyms: interface port

Hyponyms: parallel interface parallel port scsi serial port small computer system interface

Hypernyms: computer circuit

Interface or interfacing may refer to:

واژه های نزدیک