وقوع درجریان ، مثلا ایجاد بیماری در جریان بیماری دیگر

در ميان آينده ، مداخله کننده ، درميان چيزهاي ديگر رخ دهنده ، تداخل کننده.

در ميان اينده ،مداخله کننده ،درميان چيزهاى ديگر رخ دهنده ،تداخل کننده

فرهنگ لغات عمومي
در میان اینده،مداخله کننده،در ناخوشی دیگر اینده،عود کننده،نوبتی
فرهنگ لغات پزشکي
وقوع در جریان ، مثلا ایجاد بیماری در جریان بیماری دیگر

عمومی :
an intercurrent disease
ناخوشی که توی ناخوشی دیگر می افتد