فرهنگ برق

intercommunication

ارتباطات داخلی

ارتباط ، رابطه يا مخابره بين چند مرکز.

ارتباط . رابطه يا مخابره بين چند مرکز

فرهنگ جامع

intercommunication

ارتباط داخلى ،ارتباط،رابطه يا مخابره بين چند مرکزعلوم نظامى : مخابرات داخلى يکان

فرهنگ جامع

Intercommunication

فرهنگ لغات عمومي
مراوده،ارتباط مشترک،معاماه،امد و شد،گفتگو
فرهنگ لغات الکترونيک
ارتباط
فرهنگ لغات مهندسي کشاورزي
ارتباط مشترک

برق قدرت و مخابرات:
aircraft intercommunication
سیستم رادیویی هواپیما
برق قدرت و مخابرات:
aircraft intercommunication system
سیستم رادیویی هواپیما
برق قدرت و مخابرات:
aircraft intercommunication telephone
تلفن هواپیما

mutual communication; communication with each other(n)

Synonyms: intercommunication

Hyponyms: intercourse social intercourse

Hypernyms: communicating communication

Examples: they intercepted intercommunication between enemy ships

واژه های نزدیک