بطور قابل معاوضه ،بطور تبادل پذير،چنانكه بتوان بحاى يكديگربكاربرد

بطور قابل معاوضه .بطور تبادل پذير.چنانکه بتوان بحاي يکديگربکاربرد

فرهنگ جامع

interchangeably

بطور قابل معاوضه ،بطور تبادل پذير،چنانکه بتوان بحاى يکديگربکاربرد

فرهنگ جامع

interchangeably

فرهنگ لغات عمومي
بطور قابل معاوضه،بطور تبادل پذیر،چنانکه بتوان بحای یکدیگربکاربرد

in an interchangeable manner(r)

Synonyms: interchangeably

Examples: these terms can be used interchangeably