(insufficience)عدم تکافو، کمي، نارسائي، نابسندگي ، عدم کفايت ، ناتواني ، عجز.

insufficience عدم تکافو. کمي.نارسايي.نابسندگي.عدم کفايت.ناتواني.عجز

فرهنگ جامع

insufficiency

)insufficience(عدم تکافو،کمى ،نارسايى ،نابسندگى ،عدم کفايت ،ناتوانى ،عجزروانشناسى : نابسندگى

فرهنگ جامع

insufficiency

فرهنگ لغات عمومي
کمی،ناشایستگی،عدم کفایت،بی کفایتی،نابسندگی
فرهنگ لغات دامپزشکي
عمل آوری شده در مزرعه
فرهنگ لغات پزشکي
نارسائی ، ناتوانی در انجام کار و وظیفه . نارسائی آئورتی ، بی کفایتی دریچه . ‎ aortic i آئورت که در نتیجه آن خون عقب میزند و وارد شکمچه چپ قلب میشود . نارسانی قلبی ، ناتوانی قلبی ، . ‎ cardiac i ناتوانی قلب در انجام کار متناسب با وظایف مربوط بان . نارسائی کرونر ، کاهش جریان خون در رگهای کرونر (تاجی) قلب . ‎coronary i نارسائی عضلات ‎ i. of thr externi خارجی چشم که منجر به انحراف محور چشم بداخل میشود . نارسائی دریچه ایلئوسکال ، . ‎ ileocecal i حالتی که در آن دریچه بین ایلئوم و سکوم قادر به جلوگیری از برگت مواد بطرف روده باریک نیست . نارسائی عضلات داخلی . ‎ i. of the interni یعنی کاهش قدرت عضلات طرف داخل چشم که موجب انحراف محور بینائی بخارج میشود . نارسائی دریچه ای ، حالتی است . ‎ valvular i که در آن یکی از دریچه های قلب خوب بسته نشده ودر نتیجه بر خلاف حالت طبیعی خون از دریچه نارسا پس میزند و بر حسب نام دریچه بنامهای نارسائی میترال ، نارسائی آئورت ، نارسائی دریچه سه لتی و نارسائی دریچه ریوی گفته میشوند
فرهنگ لغات روانشناسي
نابسندگی
فرهنگ لغات فلسفه
نارسایی ،نابسندگی

تربیت بدنی:
active insufficiency
نارسایی یا ناکارآمدی فعال
دامپزشکی :
cardiopulmonary insufficiency
سمیت مزمن گوارشی

a lack of competence(n)

Synonyms: inadequacy insufficiency

Hypernyms: failing weakness

Examples: pointed out the insufficiencies in my report juvenile offenses often reflect an inadequacy in the parents

(pathology) inability of a bodily part or organ to function normally(n)

Synonyms: insufficiency

Hyponyms: cardiac insufficiency coronary insufficiency

Hypernyms: inability unfitness

lack of an adequate quantity or number(n)

Synonyms: deficiency inadequacy insufficiency

Hyponyms: deficit exiguity leanness meagerness meagreness poorness scantiness scantness scarceness scarcity shortage shortfall slenderness

Hypernyms: amount

Examples: the inadequacy of unemployment benefits

Antonyms: adequacy sufficiency

Insufficiency may refer to:

واژه های نزدیک