فرهنگ برق

instantaneous

لحظه ای

لحظه ای

آنی

لحظه ای

آني .آني .

اني

فرهنگ جامع

instantaneous

لحظه اى ،ناگهانى ،هردم ،دفعتا،انىعلوم مهندسى : لحظه اىعمران : لحظه اىمعمارى : انىروانشناسى : انىعلوم نظامى : ماسوره فوق انى

فرهنگ جامع

instantaneous

فرهنگ لغات عمومي
انی،فوری،برقی
فرهنگ لغات الکترونيک
لحظه‌ای
فرهنگ لغات عمران و معماري
لحظه ای
فرهنگ لغات مکانيک
لحظه ای
فرهنگ لغات روانشناسي
آنی
فرهنگ لغات فلسفه
آنی ، بلا مدت
فرهنگ لغات مهندسي متالورژي
آنی
فرهنگ لغات تربيت بدني
آنی، لحظه ای

عمومی :
instantaneous acceleration
شتاب لحظه ای

occurring with no delay(a)

Synonyms: instant instantaneous

Examples: relief was instantaneous instant gratification

Similar: fast