[اُ تُ رَ / رِ] (اِ) آلتی است که بدان سر تراشند و بعربی موسی گویند. (برهان). چون موی سر را بدان بسترند یعنی پاک و محو سازند، به این اسم موسوم است. (انجمن آرا). موسی. (منتهی الارب). محلق. مِحلَقه. حنفاء. (منتهی الارب). تیغ. تیغ سرتراشی. مردوده. (منتهی الارب). مخفف آن: ستره :

[اِ رِ] (اِخ) (خاندان...) خاندانی از اشراف فرانسه، که شعبهء بسیار مشهور آن، شعبهء پیکاردی(1) است و از این شعبه است: ژان(2)، فرمانده بزرگ توپخانه (1486 - 1571 م.). انتوان(3)، پسر ژان، فرمانده بزرگ توپخانه (1507 - 1600 م.). گابریل(4)، مولد کاخ بوردزیِر (تورِن) دختر انتوان، محبوبهء هانری چهارم، که از وی دو پسر داشت: سِزار و الکساندر دُواندُم (1573 - 1599). فرانسواآنیبال(5)، مارکی دُکَر، مارشال فرانسه (1573 - 1670). ژان، پسر فرانسوای مزبور، مارشال فرانسه، مولد پاریس. وی در محاربات آنتیل شرکت داشت و کایِن را از هلندیها بازگرفت (1624 - 1707). ویکتورماری(6)، پسر ژان اخیر، مارشال فرانسه و معاون امیرالبحر، مولد پاریس (1660 - 1737 م.).

[اَ تَ رَ] (اِخ) بقول مؤلف جامع الانبیاء نام زوجهء شاهزاده کیخسرو و شهر استرآباد را بنام او دانسته است. (سفرنامهء مازندران و استراباد رابینو ص 72 بخش انگلیسی).