[اِ زُ] (اِخ)(1) پدر ژازُن که بسحر مِدِهء جادوگر، جوانی از سر گرفت.

[اَ] (اِخ) قلعه ای در جبال همدان. (معجم البلدان). و مؤلف مرآت البلدان گوید: گویا «ازنا» و «ازناوه» هم بنویسند.