[اَ قَ] (ع ص) آنکه نقطه های سیاه و سپید داشته باشد. (منتهی الارب). آنکه خجکهای سیاه و سپید دارد. دارای خالهای سیاه و سپید. باخط وخال. ج، رُقش. || ماری که خط های سرخ و سیاه و خاکی دارد. مار سیاه و سپید. (مهذب الاسماء). ارقم. مار پیسه. || اسبی که نقطه های خرد دارد مخالف رنگ وی. ارقط.

[اَ قِ] (ص) فهمیده. کاردان. (برهان). و مؤلف برهان گوید: در جای دیگر بجای قاف، فای مفتوح نوشته بودندقافله و کاروان و هیچیک شاهد نداشتند، والله اعلم - انتهی. و رجوع بفرهنگ سروری و شعوری شود.