(اسم مصدر) [عربی] [ebdā] ۱. پدید آوردن چیزی نو؛ نو آوردن؛ چیز تازه آوردن. ۲. کار تازه‌ای کردن. ۳. خلقت؛ آفریدن. ۴. (ادبی) در بدیع، آوردن چند صنعت ادبی (مانند جناس، قلب، متضاد، و ردالصدرعلی‌العجز) در یک بیت شعر یا عبارت، مانندِ این شعر: جهان گشاده ثنای تو را چو شیر دهان / زمانه بسته رضای تو را چو تیر کمر (امیرمعزی: ۶۸۷) که در آن تضاد «گشاده، بسته»، ایهام «شیر»، جناس«شیر و تیر»، و مراعات‌النظیر «دهان، کمر» به کار رفته است؛ سلامةالاختراع.