(حرف ندا) [ā] در آخر کلمات می‌آید و بر ندا دلالت می‌کند: خدایا، شاها، ملکا، جهاندارا.

(پسوند) [ā] ۱. در آخر کلمات می‌آید و کثرت و تعجب را نشان می‌دهد: شگفتا، خوشا، بسا. ۲. در آخر بن مضارع می‌آید و معنای فاعلی را می‌رساند: دانا، گویا، شنوا.

(میانوند) [ā] ۱. در میان برخی کلمات می‌آید و اسم، صفت، یا قید می‌سازد: کمابیش، تکاپو، رستاخیز، دوشادوش، لبالب. ۲. در میان برخی کلمات می‌آید و بر معنی دلالت نمی‌کند: شماردن، راهگذار. ۳. در آخر یا ماقبل آخر فعل مضارع می‌آید و معنای دعا دارد: بماناد، بماندا، بخواندا، بمیراد، مَرساد.

واژه های نزدیک