[اِ تِ مَ] (ع مص) استقامت. راستی. اعتدال. ایستادن. راست شدن. (زوزنی) (غیاث) (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی). راست ایستادن. (مجمل اللغه). راست بایستادن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). درست شدن. درستی :