[اِ تِ] (ع مص) گرفتن خالص چیزی را. || برگزیدن. || دوست خالص گزیده شمردن. (منتهی الارب). || استصفاء مال؛ کلّ مال کسی را گرفتن. (منتهی الارب). گرفتن همهء مال او را. تمام مال ستاندن. همهء مال فاستدن. (تاج المصادر بیهقی). || صافی کردن: قاآن، منگوقاآن و باتو و پادشاه زادگان دیگر را به استصفاء حدود ولایات... (جهانگشای جوینی).