[اِ رِ / رْ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب)ازارپای. آنچه در پا کنند چون شلوار و تنبان. (رشیدی) (سروری). شلوار و تنبان. (برهان) :گفت زود بدوزید پیراهن و ازارپای صوفیان. (اسرار التوحید ص 95). اَوسطش [ اوسط چیزی که بزن دهند ] سه جامه باشد: پیراهن و ازارپای و مقنع. (تفسیر ابوالفتوح رازی).

(اسم) [عربی. فارسی] ‹ازارپای› [قدیمی] [ezārpā] شلوار؛ تنبان: ♦ چون کبک آن‌که موزه ندارد هرآینه / در پای می‌کشد چو کبوتر ازارپای (کمال‌الدین اسماعیل:۱۲۲).