[اَ بَ] (ع عدد، ص، اِ) (در حالت نصبی و جرّی) چهل. اربعون. || چلّه. چله، مدت چهل روز که صوفیان بگوشه نشسته ریاضت و عبادت کنند. (غیاث) :

[اَ بَ] (اِخ) کوهی است در جنوب ادلب از اعمال حلب، دارای هوای نیک و آبهای عذب و متنزهات خرم و چهل دیر در آنست و موقع آن در وادی اللجاه است و وجه تسمیهء آن به اربعین از این جهت است که چهل راهب را که آنجا بودند بکشتند و گویند بمناسبت آنکه چهل ناسک را در ناحیهء جبل سیناء در اواخر قرن چهارم میلادی بکشتند، آنجا را اربعین خواندند. (ضمیمهء معجم البلدان). کوهی است در جنوب قصبهء اریحا از اعمال حلب و بعضی قبور قدیمه در آنجاست و در جزیره العرب پاره ای مواضع نیز بهمین اسم معروف است. (قاموس الاعلام ترکی).

(اَ بَ) [ ع. ] (اِ.) ۱- چهل، چهلم. ۲- چله، چهل روزی که صوفیان در گوشه‌ای نشسته به ریاضت و عبادت پردازند. ۳- چهلمین روز درگذشت شخص. ۴- چهل روز بعد از روز عاشورا، بیستم ماه صفر.

(اسم) [عربی] [arbain] ۱. روز چهلم شهادت حسین‌بن علی. ۲. روز چهلم درگذشت کسی. ۳. (تصوف) = چله۲ ۴. [قدیمی] چهل روز. ۵. [قدیمی] چهل.

اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح اسلامی، یک مراسم مذهبی شیعی است که بیستم ماه صفر، چهل روز پس از روز عاشورا، روز کشته‌شدن حسین بن علی نوه محمد، فرزند علی بن ابی‌طالب و فاطمه زهرا و امام سوم شیعیان در کربلا برگزار می‌گردد.

واژه های نزدیک