[اِ ضِ] (ع مص) سبز شدن. (تاج المصادر بیهقی). سبز شدن کشت. || سیاه شدن شب. || بریده گردیدن.

(اِ ض ِ) [ ع. ] (مص ل.) ۱- سبز شدن، به رنگ سبز درآمدن. ۲- سبز شدن کشت.