[اِ تِ] (ع مص) ثابت نماندن در جائی که پای نهاده است. || اختبال حزن کسی را؛ دیوانه کردن اندوه او را. تباه شدن خرد از اندوه. گم کردن خرد. (زوزنی). تباه خرد گردانیدن. (تاج المصادر بیهقی). تخبیل. || ناقص گردانیدن. (زوزنی). نقصان عضوی کردن. (آنندراج).