صفحه اصلی
گنجینه اشعار
موتور ترجمه
دایره المعارف دانشگاهی
زبان ها و گویش ها
فرهنگ دهخدا
اثرماط
[اِ رِمْ ما] (ع مص) اثرماط سقاء؛ منتفخ گردیدن مشک. || اثرماط مرد؛ برآماسیده شدن او از غلبهء خشم.