[اِ] (ع مص) نیک بخت کردن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء). نیکبخت گردانیدن. (زوزنی). || یاری کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (مؤید الفضلاء). یاری. (غیاث). یاوری. مساعدت :

( اِ ) [ ع. ] ۱- (مص م.)نیکبخت گردانیدن. ۲- (اِمص.) مبارکی. ۳- یاری، کمک.

(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] [esād] یاری کردن، یاری دادن.