( اِ ) [ ع. ] ۱- (مص ل.) دست یافتن. ۲- (اِمص.) چیرگی، غلبه.

(اسم مصدر) [عربی: استیلاء] [estilā] مستولی شدن؛ دست یافتن؛ چیره شدن؛ پیروز شدن؛ چیرگی.

برتری، تسخیر، تسلط، تفوق، چیرگی، سلطه، سیطره، غلبه، قدرت

فَرادستی، سلطه‌گری، سلطه، یا هِژِمونی مفهومی است برای توصیف و توضیحِ نفوذ و تسلط یک گروهِ اجتماعی بر گروهی دیگر، چنان‌که گروهِ مسلط (فَرادست) درجه‌ای از خشنودی گروهِ تحتِ سلطه (فُرودست) را به‌دست می‌آورد و با «تسلط داشتن به دلیلِ زورِ صِرف» فرق دارد.هژمونی تسلط یا کنترل سیاسی، اقتصادی یا نظامی یک دولت بر دیگران است در معنی کلی‌تر نفوذ و تسلط یک جمع یا نهاد بر یک جامعه.