[اِ] (ع مص) طلب وضوح کردن. طلب پیدائی. آشکار کردن خواستن. (منتهی الارب). از کسی درخواستن تا چیزی هویدا کند. (تاج المصادر بیهقی). طلب روشنی. || دست بر ابرو نهادن تا چیزی بنگری هست یا نه. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). دست بر ابرو نهادن تا بچیزی نیک نگریسته شود. دست بالای چشم نهاده نگریستن چیزی تا دیده شود. منه: استوضح عنه یا فلان. (منتهی الارب). || (اصطلاح پارلمان)(1) سؤال وکیل مجلس از وزیر، که در پی آن برای هیئت وزرا رأی اعتماد باید گرفتن.

فرهنگ معین

استیضاح

(اِ) [ ع. ] ۱- (مص م.) توضیح خواستن. ۲- (اِمص.) کاوش، بازخواست. ۳- توضیح خواستن نمایندگان مجلس از وزیری در مورد مطالبی.

فرهنگ عمید

استیضاح

(اسم مصدر) [عربی] [estizāh] ۱. توضیح خواستن؛ خواستار آشکار کردن مطلبی شدن. ۲. (سیاسی) توضیح خواستن گروهی از نمایندگان مجلس از یکی از وزیران یا رئیس دولت.

بازخواست، کاوش، واپرسی ژرف‌نگری

استیضاح فرایندی حقوقی سیاسی است که طی آن یک نهاد قانونگذار یا هر دادگاه دیگری که به‌طور قانونی صلاحیت داشته باشد، اتهاماتی را علیه یک مقام مسئول به دلیل سوء رفتار یا اتخاذ تصمیمی غیر صلاح طرح می‌کند و مقام مسئول باید خودش را رفع اتهام کند یا اعمال خود را در دامنه‌ی همان مسئولیت ها شفاف سازی کند. اما در مجلس استیضاح یعنی پرسش رسمی نمایندگان از رئیس جمهور هیئت وزیران یا یک وزیر ، است که پس از ارائه توضیحات ، آن وزیر یا رئیس جمهور باید برای ادامه کارش از مجلس رأی اعتماد بگیرد. در کل استیضاح ممکن است به عنوان یک فرایند منحصر به فرد که شامل عناصر سیاسی و حقوقی است تعریف شود. از سال ۱۹۹۰ تا سال ،۲۰۲۰ دستکم ۲۷۲ استیضاح علیه ۱۳۲ مقام دولتی در ۶۴ کشور در جهان صورت گرفته‌است.