[اُ] (اِ مرکب) (از: اُستو، استخوان + دان، پسوند مکان) دخمه و مقبرهء گبران. (مؤید الفضلاء) (برهان). ستودان. (انجمن آرا). ناووس. رجوع به ستودان شود.
(اسم) [پهلوی: astodān] ‹ستودان، استخواندان› [قدیمی] [ostudān] محوطهای روباز، محصور، و معمولاً مرتفع در خارج شهر که زردشتیان استخوانهای درگذشتگان خود را پس از متلاشی شدنِ جسد، در آن قرار میدادند؛ مقبرۀ زردشتیان؛ دخمه؛ گورستان.
اَستودان یا ستودان جایگاه نگهداری استخوان است و در دین مزدیسنا بخشی از آیین مردگان شمرده میشده که شامل حفرههایی به صورتهای منتظم و چهارگوش یا نامنتظم و ساده در درون سنگ کوه بوده، و از پیش ایجاد میشدهاند تا استخوان مردگان را پس از پوسیدن یا خورده شدن اجزاء غیر استخوانی لاشه توسط لاشخورها در دخمه بدانجا انتقال داده و در آنها نگاه دارند. بعضی از استودانهای عهد ساسانی مشتمل بر نوشتههای مذهبی و نامِ شخص درگذشته بودهاست. گوردخمه نیز روشی مشابه برای مردگان است.