[اِ تِ] (ع مص) میرانیدن. (منتهی الارب). هلاک کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). بهلاک داشتن. هلاک کردن خواستن. نابود کردن. || هزینه کردن مال. || سپری و نیست و نابود گردانیدن مال را. (منتهی الارب). || استهلاک دین؛(1) ادای قرض بتدریج.
(اِ تِ) [ ع. ] ۱- (مص م.) نیست کردن، هلاک کردن. ۲- نیست شدن.
(اسم مصدر) [عربی] [estehlāk] ۱. (اقتصاد) کاهش ارزش چیزی بر اثر کار، گذشت زمان، یا فرسودگی. ۲. (بانکداری) پرداخت کردن وام بهصورت تدریجی و قسطهای معیّن. ۳. [قدیمی] از بین رفتن؛ مردن.
مصرف , سوختن , زوال , مرض سل
استهلاک یک آسیب طبیعی و گریزناپذیر است که در اثر فرسایش یا سالخوردگی و گذشت زمان پدید میآید. در حیطهٔ حقوقی و قانونی، این واژه توسط تولیدکنندگان و سازندگان جهت ارائه گارانتی محصولاتشان بکار میرود و معمولاً بیان میکنند که خرابیهای ناشی از استهلاک و فرسودگی، شامل گارانتیشان نمیشود.