[اِ تِ] (ع مص) ننگ داشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (منتهی الارب). عار داشتن. عیب داشتن. || امتناع کردن. اباء. نه گفتن : و گاه گاه از انواع تحکم آن حضرت متبرّم شدی و عظم همت و فرط اباء برو غالب آمدی و از آن مؤاخذات و مطالبات استنکاف نمودی. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 47).

فرهنگ معین

استنکاف

(اِ تِ) [ ع. ] (مص ل.) ۱- از انجام کاری ننگ داشتن. ۲- سر باز زدن، رد کردن.

فرهنگ عمید

استنکاف

(اسم مصدر) [عربی] [estenkāf] خودداری کردن.

ابا، اجتناب، اعراض، امتناع، تحاشی، خودداری، سرپیچی، نکول