[اِ تِ] (ع مص) مهلت خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). زمان خواستن. درنگی خواستن. طلب مهلت کردن. زمان طلبیدن. استنظار.

فرهنگ معین

استمهال

(اِ تِ) [ ع. ] (مص م.) مهلت خواستن.

فرهنگ عمید

استمهال

(اسم مصدر) [عربی] [estemhāl] مهلت خواستن؛ طلب مهلت کردن؛ زمان خواستن.

فرجه، مهلت، مهلت‌خواهی